تاثیر کاهش نرخ دلار چه تاثیری بر بازار می گذارد؟
- مصرف کننده با کاهش نرخ ارز چه استراتژی در پیش می گیرد؟
- موج های دلار چگونه شکل گرفتند و اغلب مردم روی کدام موج ورود پیدا کردند؟
- وضعیت کسب و کارها در این حالت چگونه خواهد شد؟
در این ویدئو می خواهیم روند بازار را در سه ماهه آینده بررسی کنیم پس بازه زمانی چند ساله مد نظر ما نیست. در تحلیل تکنیکال ما یک سری امواج داریم با نام امواج الیوت که در ویدئو آن را رسم کرده ایم. هر کدام از این موج ها یک نام دارند. در ابتدای حرکت این امواج قیمت از 3700 تومان شروع شد و در انتهای موج پنجم سقف 19000 تومان را ایجاد کرد.ما در ادامه هیچ بحثی برای تحلیل دلار نداریم.فقط می خواهیم واکنش بازار را بسنجیم. در پی افزایش قیمت دلار مردم دو دسته بودند یک دسته نقدینگی مازاد برای ورود به این بخش را نداشتند پس نظاره گر بازار بودند. عده ای دیگر که نقدینگی لازمه را داشتن خود 3 دسته هستند.
- دسته اول : که شامل اغلب مردم عزیزمان است، آنها روی موج پنجم (که روند صعودی سریع و بزرگی داشت) سوار بازار شدند. این دسته از افراد متاسفانه غالبا در ضرر هستند.
- دسته دوم : افرادی بودند که روی موج های بهتری سوار شدند و از این نوسان سود بردند.
- دسته سوم : افرادی که نظاره گر بازار بودند و ترجیح دادند وارد بازار ارز نشوند.
وجه مشترک سه دسته فوق این است که همه آنها حتی اگر ضرر کرده باشند تمام سرمایه خود را از دست نداده اند. به زبان ساده تر یعنی هنوز پول دارند. حال اغلب پول های باقی مانده به نسبت اندازه و رقم شان تبدیل به خودرو، مسکن، سپرده، سهام و یا حوزه سرمایه گذاری دیگری شده اند. افرادی که پول خود را تبدیل به مسکن و خودرو کرده اند دیگر نمی توانند به راحتی پولشان را از آن حوزه ها خارج کرده و سرمایه گذاری ریسکی انجام دهند.عده ای هم که پول خود را در بانک ها سپرده گذاری کرده اند، وقتی روند کاهش نرخ ارز را می بینند ترجیح می دهند پول خود را ذخیره و نگهداری کنند.
از خصوصیات دوران رکود این است که مردم save money می کنند یعنی اغلب ترجیح می دهند پول خود را برای سپری کردن دوران رکود ذخیره و حفظ نمایند. در قسمت اول همین ویدئو بررسی کردیم که کاهش نرخ ارز انگیزه تورمی را از مصرف کننده می گیرد. یعنی وقتی مصرف کننده روند کاهش نرخ ارز را می بیند مطمئن می شود که نمی تواند از تورم کالا همانند 6 ماه اول سال 97 سود زیادی ببرد. این عامل را در کنار انتظار کاهش تورمی او قرار دهید که هر لحظه منتظر است قیمت محصولاتی که به آن ها نیاز دارد کمتر و کمتر شوند. پس این دو مورد در کنار هم، انگیزه خرید را از او می گیرند. از موارد گفته شده به این نتیجه می رسیم که پول هست ولی نیست! در واقع مردم پولی برای خرید های گران قیمت و اضافی ندارند، و حال با کاهش نرخ ارز اغلب به فکر سرمایه گذاری در حوزه ای بهتر و یا حفظ و ذخیره سرمایه خود هستند. وقتی که مصرف کننده انگیزه تورمی ندارد، پس تقاضا کاهش پیدا کرده و سایه رکود در بازار غلیظ تر می شود. در رکود تورمی هر چه انگیزه تورمی کاهش پیدا کند، سایه رکود غلیظ تر می شود.
تقاضا که کاهش یابد نسبت عرضه به تقاضا بر هم می ریزد. وقتی عرضه بیش از تقاضا باشد سرعت گردش پول به شدت کاهش می یابد. کاهش سرعت گردش پول یعنی سود کمتر برای بنگاه اقتصادی.فعال اقتصادی و کاسب حرفه ای اگر این موارد را بداند هیچ گاه نمی رود به انگیزه سودگیری از تورم انبار محصولات خود را پر از کالاهای گران قیمت کند. کاسب اگر این موارد را بداند اصلاح قیمتی محصولاتش را بدست می گیرد تا سرعت گردش مالی را افزایش دهد. هیچ کس هیچ کاری برای ما نمی کند ، شرایط به گونه ای برنامه ریزی شده که خودمان باید دست به کار شویم و فکری به حال کسب و کارمان کنیم. تمامی موارد گفته شده تنها دو مورد از آثار کاهش نرخ ارز بر بازار بود. ده ها اثر دیگر هم می توان نام برد. در مقابلش ده ها اثر از افزایش نرخ ارز را نیز منی توان بررسی کرد. کاسب موفق کسی است که برای تمامی شرایط استراتژی و سناریو دارد.استراتژی صاحبان کسب و کار باید بر اساس شرایط رکود پیش رو تعیین شود نمی توان با همان استراتژی های چند سال قبل جلو رفت.