بیماری هلندی در اقتصاد ایران چیست و چه گونه عمل می کند؟ ابتدای ویدئو حرفی از دولت آقای احمدی نژاد و روحانی زده ایم. قبل از شروع باید تاکید کنم که این ویدئو فقط به مقایسه شرایط اقتصادی دو دوران می پردازد و هیچ جهت گیری سیاسی در آن وجود ندارد.
در این ویدئو بررسی می کنیم که:
- اقتصاد ایران به چه بیماری مبتلاست؟
- بیماری هلندی چیست و چه آثاری دارد؟
- کسب و کارها در شرایط این بیماری با چه چالش های روبرو هستند؟
بیماری هلندی چیست؟
در سال 1977 مفهومی وارد اقتصاد کلان شد با عنوان بیماری هلندی. این نام را به خاطر رکود بخش صنعت هلند در دهه 60 میلادی انتخاب کردند.
بیماری هلندی می گوید وقتی در یک اقتصاد درآمد حاصل از نفت و گاز زیاد شود، صنعت به حاشیه می رود و بیکاری افزایش پیدا می کند.
آثار مثبت بیماری هلندی :
- درآمد دولت بالاتر می رود.
- رونق اقتصادی ایجاد می شود.
- کالاهای صادراتی گران می شوند.
آثار منفی بیماری هلندی:
- صنعت به حاشیه می رود
- نرخ بیکاری افزایش پیدا می کند.
- تورم و رکود ایجاد می شود که اغلب در بخش هایی مانند مسکن و صنعت خود را نشان می دهد.
بیماری هلندی با کسب و کارها چه می کند؟
آثار منفی بیماری هلندی به این خاطر ایجاد می شود، که پول حاصل از صادرات نفت و گاز به طور مستقیم در جامعه ترزیق می شود. پول های وارد شده به مرور باعث ایجاد تورم و نرخ بهره می شوند. از طرفی با افزایش درآمد جامعه بخش خدمات و پیمانکاری نقدینگی بیشتری به
دست می آورد همه اینها که کنار هم جمع شود باعث افزایش قدرت خرید مردم می شود.
وقتی در یک جامعه قدرت خرید همزمان با تورم رو به افزایش باشد، بی شک انتظار افزایش قیمت در بخش هایی مانند مسکن منطقی است.
وقتی مسکن در یک جامعه بیش از اندازه گران شود، بخش صنعت و حوزه کسب و کار را بی معنی می کند چرا که فعال اقتصادی با خود فکر می کند بهتر است به جای کسب و کار به سراغ مسکن بروم.
فشار دومی که با مالک کسب و کار وارد می شود باز بودن واردات و سیاست های های تشویقی واردات است.
دولت برای مهار تورم نمی گذارد کالای های مصرفی مردم گران شود از این رو مجبور به ارائه سیاست های تشویقی واردات می شود، این موارد را که کنار هم جمع کنیم به این نتیجه می رسیم که کسب و کار خود به خود در این شرایط بی معنی می شود.
فلذا بسیاری از فعالان اقتصادی حوزه صنعت و تولید از بازار کنار کشیده و به پیروی از آن نرخ بیکاری افزایش پیدا می کند.
اقتصاد ایران با هر بار افزایش قیمت نفت درگیر این موضوع می شود.
اگر نگاهی به نمودار قیمت نقت در 15 سال گذشته بیاندازید متوجه این موضوع می شوید که قیمت نفت طی بازه های زمانی چند ساله در حال نوسان است.
عموما بعد از هر صعود بزرگ، قیمت جهانی نفت به خاطر تبعیت از شرایط اقتصاد جهانی سقوط می کند، و وقتی این قیمت سقوط کند درآمد های دولت کاهش پیدا کرده و تورم جمع شده طی سال های رونق، فشارش را روی ارز و طلا و کالای مصرفی مردم خالی می کند.
یکی از دلایلی که ما هر چند سال یکبار یک موج شدید تورمی را به جان می خریم به خاطر موضوعی است که مطالعه کردید.
آیا اقتصاد ایران مجزا از اقتصاد جهان است؟
وقتی در سطح جهانی بحران یا رکودی ایجاد می شود. اثراتش را روی اغلب سیستم های مالی و اقتصادی متصل به خود می گذارد. آخرین بحران اقتصادی یعنی بحران سال 2008 آمریکا به گونه ای به ما تعریف شد که انگار ایران هیچ آسیبی نخواهد دید.
درست است که کمترین روابط مالی و سیاسی میان کشور ما و آمریکا بر قرار است، اما هر بحران اقتصادی در سطح کلان،بر روی شاخه های جهانی مانند نقت و طلا تاثیر به سزایی می گذارد.
اگر نگاهی دوباره به نمودار قیمت 15 سال گذشته نفت بیاندازید متوجه این موضوع می شود که قیمت نفت پس از بحران سال 2008 به شدت سقوط کرد.
سقوط قیمت نفت بی شک بر روی درآمد های جامعه و دولت تاثیر مستقیم می گذارد پس اینکه فکر کنیم اقتصاد ایران جدای از اقتصاد جهانی است تفکری قابل انتقاد است.
اشاره ای به اقتصاد جهانی کردم تا بگویم اغلب اقتصاد دانان بزرگ دنیا و تقریبا همه فعالان اقتصادی پیشرو در دنیا معتقدند که یک بحران و رکود اقتصادی جدید در پیش است.
این بحران به زودی رخ خواهد داد و ما می دانیم که مجدد قیمت شاخص های جهانی تغییری خواهند کرد.
امید است که ایران با تبیین سیاست های درست اقتصادی کمترین آسیب را از این بحران ببیند و پیروز میدان باشد.